یکی یه دونه
 
http://heyatemaktabolbagher.epage.ir/images/heyatemaktabolbagher/gallery/7368444d3202e6e85306062484f3bd96/FullPic/2009-03-16_09.45.58_81.jpg


 

سال نو می شود. زمین نفسی دوباره می کشد. برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند

و پرنده های خسته بر می گردند و در این رویش سبز دوباره… من… توما

کجا ایستاده ایم. سهم ما چیست؟ نقش ما چیست؟ پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟

زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار و سال نومبارک


سلام به همه دوستان، عید همه مبــــــــــــــــــــــــــارک، امیدوارم که همه مون سال خوبی داشته باشیم. همتون رو دوست دارم.

 

یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, :: 20:56 :: نويسنده : Iman Javan

دلگیر تر از همه ی دلتنگی ها...

گوشه ای می شینم...

و حسرت ها رو می شمرم...

باختن ها رو ...

صدای شکستن ها رو...

نمی دونم..
...

من کدوم امید رو نا امید کردم...

کدوم خواهش رو نشنیدم...

به کدوم دلتنگی خندیدم...

که این چنین...

تــــــــــــــنــــــهایــــــم من ...........!!!!

یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, :: 13:56 :: نويسنده : Iman Javan
http://www.pix2pix.org/my_unzip/12261722001.jpg



مرگ من روزی فرا خواهد رسید...در بهاری روشن از امواج نور...

در زمستانی غبار آلود و دور...یا خزانی خالی از فریاد و شور...

دیدگانم همچو دالان های تار...گونه هایم همچو مرمرهای سرد...

ناگهان خوابی مرا خواهد ربود...من تهی خواهم شد از فریاد درد...

میخزند آرام روی دفترم...دستهایم فارغ از افسون شعر...

یاد می آرم که در دستان من...روزگاری شعله میزد خون شعر...

بعد من ناگه به یکسو میروند...پرده های تیره دنیای من...

چشم های ناشناسی میخزند...روی کاغذها و دفترهای من...

در اتاق کوچکم پا می نهد...بعد من با یاد من بیگانه ای...

در بر آیینه می ماند بجای...تار مویی، نقش دستی، شانه ای...

میرهم از خویش و می مانم ز خویش...هر چه برجا مانده ویران می شود...

روح من چون بادبان قایقی...در افقها دور و پیدا می شود...

بعد من نام مرا باران و باد...نرم می شویند از رخسار
سنگ...

گور من گمنام می ماند به راه...فارغ از افسانه های نام و ننگ...

 

***مراقب قلباتون باشید...***

شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, :: 17:12 :: نويسنده : Iman Javan
 
 
دانایی را پرسیدند چیست محبوبترین عدد در اینترنت؟

فرمود:

18+

چرا که وقتی خلایق آن را بینند،

بی اختیار عنان از کف دهند

و

چشم ها را گشاد گردانند

و

آب از دهانشان چکه نماید

و

دست هایشان همی لرزد

و

در صورتی که لازم باشد از مرزها گذر کنند

و

در آخر نیز یا دست از پا درازتر باشند

و

یا احساس دست از پا درازتری نمایند

و

من همچنان در عجبم از راز این عدد.

 

پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 287
بازدید کل : 48512
تعداد مطالب : 88
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 1



کد حرفه ای قفل کردن کامل راست کلیک